وقتی که شلیک می کنی بخند


یکی این وسط ایراد دارد یا من و امثال من یا هموطن سلام و امثال هموطن سلام(شاهکارشان در مورد کنسرت مدیری در پایان این مطلب آمده).

ایرادی که بر من وارد است این است که چرا هر زمان در مطبوعات  ازمهران مدیری

( کارگردان،هنرپیشه،خواننده،رزمی کار و شاعر مورد علاقه ام) خوب می نویسند به قول سیامک انصاری نیشم تا هیپوفیزم باز می شود و شروع می کنم به مدح و ستایش روزنامه و مجله مورد نظر و هر وقت هم که انتقادی
 می کنند(البته بحث اصلی روی همین کلمه انتقاد است)

من هم شروع می کنم به بد گفتن و بد نوشتن و حرص خوردن و زیر سوال بردن میزان سواد نویسنده مطلب.

ایرادی هم که به هموطن سلام وارد است این است که مطلبش را با بدبینی نوشته.

و هر چیر بد و منفی که در اطراف موسیقی ایران به چشم می خورد چه با ربط چه بی ربط به متنی  چسبانده که راجع به مدیری ا ست طوری که آدم فکر می کند تمام مشکلات موسیقیایی ده سال اخیر تقصیر مدیری بوده

(خدا نکند یکی انتقاد پذیر باشد) .

حالا که قد هموطن سلام از ما بلند تر است آن ها روزنامه دارند و ما وبلاگ.

من که از بیشتر آنچه مدیری اجرا کرده بود خوشم آمد.

حالا اگر ملت رفته بودند که به قول دوستان" اوه برره" تماشا کنند و بخندند و رفع خستگی بنمایند ولی اینچنین نبود تقصیر خودشان است که قبل از رفتن به کنسرت راجع به نوع کنسرت و موسیقی هایی که قرار است اجرا شود تحقیق نکردند.تقصیر خودشان است که مهران مدیری ده سال است برایشان برنامه می سازد ولی هنوز درست او را نمی شناسند.حالا اگر از نظر هموطن سلام این فریبکاری است،اگر تغابن فرهنگی است.به نظر من هم متن هموطن سلام یکی از بی ادبانه ترین و گستاخانه ترین نقدهایی است که می توان راجع به یک کار هنری نوشت.اگر وجود ممیزی  را در شرایط فعلی برای کنسرت مدیری ضروری می دانند.باید خدمتشان عرض شود که از آن واجب تر و ضروری تر وجود یک ممیزی برای نقد های مطبوعات است که هر چه دل تنگشان می خواهد می نویسند به امید فروش بیشتر .شاید این تعریف درست تری باشد برای تغابن فرهنگی.

متن گستاخانه و بی ادبانه هموطن سلام:

" سه شنبه بیست بهمن 83 روزنامه هموطن سلام

در روزهای اخیر، یک رخداد پندآمیز و آموزنده به وقوع پیوست؛ اما در های و هوی جشنواره‌های فجر گم شد و آنچنان که باید مورد بررسی قرار نگرفت.

کنسرت مهران مدیری در سالن میلاد در نوع خودش یک اتفاق تاریخی بود که از چند وجه قابل بررسی و
استفاده است .این که چرا سالن میلاد که تا آن زمان اجازه بهره‌برداری نداشت در اختیار این خواننده قرار می‌گیرد، کوچکترین سوال است. چرا حدود 50 نفر از نوازندگان و فعالان اجرای صحنه‌ای که اکثریت آنها هم از برترین‌ها هستند تن به این «فریبکاری» (اگر بتوان نام آن را فریبکاری گذاشت) می‌دهند، از دیگر سوالاتی است که پاسخ به آنها می‌تواند به موضوع «آسیب‌شناسی» موسیقی ایران کمک‌های شایانی بکند. اصلا می‌توان این قضیه را به عنوان یک موضوع «پژوهش» به کانون‌های پژوهشی ارجاع داد. این مطالعات و فرآیندهای پژوهشی است که راه را به ما می‌نمایاند و تا حدودی قضاوت را بر ما آسان می‌کند. در شرایط فعلی و با وجود ابهاماتی که در گستره‌های مختلف فعالیت موسیقیایی در اجتماع موجود است، شاید نتوان براحتی کار عوامل این کنسرت را زیر سوال برد!


خاصیت وجود شورا حدود دو دهه است که یک چالش جدی بین مراکز نظارتی و مسئول با برخی هنرمندان صاحبنظر بر سر لزوم «ممیزی» وجود دارد. البته این مسئله از دیرباز وجود داشته؛ اما هیچگاه فرصت طرح و بحث همچون سالیان اخیر نیافته است.
عده‌ای از هنرمندان معتقدند که «مردم» بهترین «ممیز» هستند و آنها خیلی خوب می‌توانند کارهای ضعیف و بی‌ارزش را با کارهای هنری و ارزشمند تشخیص دهند. نوارهای بد را نخرند، در کنسرت‌های ضعیف و تجاری و بازاری شرکت نکنند، پای صحبت هنرمندنماها ننشینند و...

و عده ای نیز معتقدند تا زمانی که «فرهنگ عمومی» به ویژه فرهنگ شنیداری و موسیقایی مردم ارتقا نیابد و به یک شناخت نسبی نرسند «ممیزی» همانند «پادزهر» عمل کرده و آنها را از آسیب‌های معنوی و فرهنگی مصون نگه می‌دارد. همان استادان و کارشناسانی که با حوزه نظارت و ممیزی همکاری دارند جزو همین گروه هستند و با این اعتقاد، به نوارها و کنسرت های مقبول مجوز می‌دهند.

این مطلب، مقدمه کوتاهی بود براین موضوع که کنسرت مهران مدیری «یک بار دیگر ثابت کرد که هنوز هم وجود «ممیزی» در شرایط فعلی ضرورت دارد. فروش نزدیک به 10 هزار بلیت 8 هزار تومانی، آن هم برای برنامه‌ای که با اهدافی غیرفرهنگی و موسیقایی شکل گرفته، یک «تغابن» فرهنگی است که باید مسئولان پاسخگوی آن باشند. تماشاچی و بیننده‌ای که 30-40 هزار تومان از بودجه فرهنگی خانواده را برای دیدن و شنیدن یک برنامه موسیقی هزینه کرده است و دست خالی و با اعصاب خرد از کنسرت بازمی‌گردد باید به چه کسی رجوع کند و دادخواهی‌اش را کجا مطرح کند؟
آیا رسالت اصلی «شورا» یا شوراهای ریز و درشت موجود در مراکز مختلف جز این است که در چنین مواردی «وجود»ی از خود نشان دهند و موجبات سوءاستفاده‌های فرهنگی را پیش نیاورند؟"

نظرات 23 + ارسال نظر
علیرضا شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 04:25 ب.ظ http://M-Modiri.Persianblog.com

سلام ... مشکل ما ایرانی ها اینه که نمی تونیم موفقیت بیش از اندازه رو هضم کنیم . مهران مدیری فقط ۱ ایراد داره : «بیش از حد هنرمنده و موفق»‌‌ ! جایی که هر «بی و سر پایی» جریده دار میشه و برای خودش روزنامه یا مجله ای افتتاح میکنه ، رفتارهای اینچنینی با یک سوپر استار فوق العاده محبوب و موفق خیلی طبیعیه ! مهم اینه که مدیری برای چنین مصبوعات زردی پشیزی ارزش قائل نیست ... !

شهریار شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 07:07 ب.ظ http://tighe-tanz.persianblog.com

سلام: من این کامنت رو از مشهد براتون میذارم...! نتونستم جلوی خودم رو بگیرم... جای همتون خالیه واقعا... علیرضا هم کاملا درست می‌گه... خیلی آدمای بیخودی هستند... دیگه از دستشون خسته شدم و البته بهشون اهمیت هم نمی‌دم شما هم همین کار رو کنید... امروز رفتم یه جا که نوار می‌فروخت گفتم آقا نوار مهران مدیری رو دارید؟ گفت نه... من که خوشم نیومد همون پاورچینش بهتره. آخه یعنی چی که همه کار بکنه...!! من که سریع اومدم بیرون رفتم طبقه بالا کوبیدم رو سرش... مردم چپ چپ نگاه می‌کردن... مهم نبود ولی دیگه دیگه......!!!! راستی اینجا از هر ۱۰۰۰ پاساژ یکی نوار فروشی داره...!!

شادی شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 07:12 ب.ظ

برای گفتن من شعر هم به گل مانده...
دوستان عزیز من برای مردم ایران متاسفم که در سرزمین ما انسانهایی با تمام خصوصیات انسانی مانند مهران مدیری اینچنین مورد بی مهری قرار میگیرند و همتایان مدیری در اقصا نقات جهان با تشویق وتحسین مواجهند...
واقعا متاسقم........................................

محمد حسین شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 08:28 ب.ظ http://reza-ataran.persianblog.com

سلام ... این اولین بار نیست ! خیلی زیاده ! من هم متاسفم ...

بهار شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 10:33 ب.ظ

سلام.....
بابا به نظر من اصلا ما نباید به این حرفها اهمیت بدیم . اصلا نباید به این چرت و پرتا گوش بدیم. یه عده ادم مزخرف به خاطر منافع خودشون میان میشینن نقدای مزخرفتر از خودشونرو مینویسن . ما باید پشت مدیری وایستیم که کسی نتونه از این کارهای بیخود بکنه.اصلا بابا مهم اینه که مدیری و طرفدارهای مدیری از کنسرت خوششون اومده . بیخودی روح خودتون رو چرک نکنید.ببخشید زیاد نوشتم دلم پر بود........
ببخشید زیاد نوشتم . دلم پر بود...........

کتایون شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 11:29 ب.ظ

سلام.انگارعلیرغم اینکه که عمر شعور و احساس به اندازه عمر حماقت و نافهمیه عمر عقب افتادگی فرهنگی از عمر فرهنگ بیشتره!یا لا اقل چیزیه که ما امروز داریم می بینیم.کسانی که نمی تونند قضیه تفاوت سلیقه ها رو هضم کنند همون طور که کلام و عمل عقل و منطق رو رو با یک چشم می بینند و با یک گوش می شنوند انگار از همه نعمات خدا فقط یک زبون دراز!!!!دارند برای نفی دیگران.و هر چه کوته فکر ترند ارزش های بلند تری رو به سخره می گیرند.به نظر من سکوت خیلی وقت ها پاسخ کوچک ولی قشنگیه!اینو از آدم بزرگی یاد گرفتم.

آزاده یکشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 07:46 ق.ظ

سلام
الهه جان ،در این مورد فقط میتونم اینو بگم که «شرم»، « حیا»، « عدل» و «انصاف» الفاظ بزرگی هستند که متاسفانه در خیلی از ذهنها بخصوص ذهنهای کوچک نمی گنجند.

مریم سه‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 12:06 ق.ظ http://www.iranactor.com

bezarid chertopert began!
bichareha gheyr az chertopert chizi digeyi balad nistan va vase hamoonam faghat chertopert migan!
aslan be harfashoon ahamiyat nadid!

گلنوش سه‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 02:45 ب.ظ http://modirifans@yahoogroups.com


ای که با من دشمنی داری
گناهی با تو جز این خوابها نخواهیم داشت
شراب ما بی جام است
ملامت گرانمان را سیراب نتوانیم کرد

مد این دریاها سکوت ماست
و جزر آن نیز جوهر قلم هامان

با دیروز همنشین گشتید
لیک
ما از روزی که خود را به پنهانی آراسته بود، بیزاریم

شما یادبودها را دور افکندید
و ما به دنبال خواب آرزوها میکوشیم
در زمین و اطراف آن گشتید
و ما
آسمانها را درنوردیدیم

ملامت کنید و ناسزا گویید
لعنت بفرستید و تمسخر کنید
با روزهای ما ستیز کنید و دشمنی ورزید
ستم کنید و سنگ اندازید و بر صلیب کشید

زیرا روح و جان نزد ما گوهری است
که هرگز ستم پذیر نیست
ما همانیم که هستیم
اگر میپندارید که ما
بدنام و رسوا می شویم

پس سخن برای شما
دیگر سودی نخواهد داشت.....
و از این پس:
سکوت ما سرود ماست.......

جبران خلیل جبران از کتاب(سکوت من سرود است)

مریم سه‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 03:23 ب.ظ

سلام الهه جان:
من در وبلاگ علیرضا و کتایون جان هم نوشتم که ما گروه طرفداران مهران عزیز چون کوهی در برابر این افراد پلید و نادان ایستاده ایم و نمیگذاریم خدشه ای بر چهره نابغه کشورمان وارد شود.موفق باشی.

[ بدون نام ] چهارشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 11:46 ق.ظ

یکی از شعرها سرودهء آقای مدیری بوده.لطفا در این مورد در وبلاگ بنویسید.برای شما ایمیل هم زده ام لطفا جواب بدهید.

احمد چهارشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 07:15 ب.ظ http://neghab.blogsky.com

سلام
ممنون که سرزدی
لطفا در صورت امکان برنامه های مفید تر رو ارائه کن
موفق باشی

سپهر پنج‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 05:18 ب.ظ

حق گفته دیگه. تامل کنید.........................

هویت شما کشف شد .من در وبلاگ شما با اسم واقعیه خودم کامنت می ذارم حتی لینک وبلاگم رو هم می ذارم اما شما ناشناس.

رضا پنج‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 05:44 ب.ظ http://holeleh.blogfa.com

لوگوی من هم اینه http://tinypic.com/1r6c8n
منم لینکتون رو تو وبلاگم گذاشتم

مریم شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 03:00 ب.ظ

الهه جان:
برایت میل زدم.لطفا سریع جواب بده.منتظرم.

مریم یکشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 10:43 ق.ظ

یه ایمیل دیگه زدم.منتظرم.مرسی.

امیر حسین جمعه 7 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 02:01 ق.ظ http://bezanberim.co.sr

سلام خیلی عالیه...وب توپی داری.....به منم سر بزن....اگه هستی با هم تبادل لینک کنیم...مرسی

MOHAMMAD REZA جمعه 7 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 08:10 ب.ظ http://TITAN.BLOGFA.COM

..:::سلام:::..
امیدوارم حالتان خوب باشد . من عاشق شما و کارهایتان هستم
وبلاگی دارم که در زمینه کامپیوتر هست .اگر افتخار به من دهید لینک من رو هم بزارید
وبلاگ خوب و جالبی دارید .
به امید دیدار شما در تلوزیون
..:::خدانگهدار:::..

آرمان جمعه 7 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 11:09 ب.ظ http://adamhayekhis.persianblog.com

سلام برای ۲ وبلاگ تئاتر آدمهای خیسwww.adamhayekhis.persianblog.com و پیشخدمت pishkhedmat.persianblog.com در وبلاگتون لینک بگذارید ما هم این کار را برای شما میکنیم ... اگر خواستید همکاری کنیم برایم offline بگذارید .... متشکرم

امیر حسین یکشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 09:13 ب.ظ http://bezanberim.co.sr

سلام.....منم لینکتو گذاشتم

حامی یکشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 10:52 ق.ظ

می خوام بدونم کجای دنیا دیدید اسم روزنامه هموطن سلامه ه حالم بد بید ه ه ه باشه.
یه ادم بیخود ور داشته از خودش با اون سواد ناقصش راجع به مدیری بزرگ متن نوشته.
تو بدبخت اگه رفته بودی کنسرت می دیدی مردم راضی اند.
تو نمی خواد غصه ۸ تومن مردم بخوری... هر کی اومده به اختیار خودش بوده . تازه اکثرا اومده بودند مدیری رو از نزدیک ببینند مدیری مثل تو نیست که محبوب..... حرف زدن بلد نیستی حرف نزدن که بلدی.

نازنین .ا.ا سه‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 01:45 ب.ظ

من خودم مهران مدیری رو یک فرد هنرمند و موفق میدونم و در کل همه اینو میدونن.و ایشون پدر طنز ایران هستندو بعد از اشون خیلی ها معروف شدند و به جایی رسیدند.و امیدوارم که مثل همیشه موفق باشند

هستی رنجبران دوشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:43 ب.ظ

من خودم از طرفداراها و عاشق های واقعی آقای مهران مدیری هستم. ایشان خیلی انسان با ادب و با شخصیت و محترمی هستند و همین باعث شده بعضی ها طرفدار آقای مدیری بشوند . آقای مدیری در این سال ها خیلی برای مردم زحمت کشیدند و برنامه های فوق العاده ای ساختند و ما باید از ایشان تشکر کنیم . آقای مدیری با مطبوعات مصاحبه نمی کنند و برایشان ارزش قائل نیستند و این کار خوب آقای مدیری حرص این مطبوعات بی ارزش و دروغگو را در آورده است...!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد