گپ و گفتی خیلی جدی با مهران مدیری

طنز اما نه به معنای همیشگی

 

روزنامه قدس(سال 82)

اشاره: احتیاجی به حرف اضافه ندارد. اگر تماشاگر تلویزیون هستید حتما مهران مدیری را می
شناسید و اگر همه کارهایش را ندیده اید حتما چندتایش را دیده اید. پس چه فایده ای دارد که
بگوییم او در نوروز 72 , ساعت خوش , ببخشید شما و پاورچین چه کرده است .


*
آقای مدیری شما قبل از شروع به صحبت گفتید که با هم جدی صحبت کنیم. امیدوارم که شما هم
خیلی جدی پاسخگوی سووالات من باشید


* *
حتما ما که با هم شوخی نداریم. (می خندد). حالا شما جدی جدی سوال کنید تا ببینیم چه می
شود


*
اول کاری که در سینما داشتید یک فیلم جدی بود که شما در آن در نقش یک رزمنده ظاهر شدید و
این فیلم (دیدار) چند سالی هم توقیف شد و خود شما هم مدت ها ممنوع الکار() بودید و. . . .

* *
فیلم دیدار اولین فیلم سینمایی من بود که در سال 72 فیلمبرداری و در سال 76 اکران شد. من
در طی آن دوران خودم هم ممنوع الکار بودم که فکر می کنم بین سالهای 73 تا 77 بود. البته اگر
این فیلم توقیف هم نمی شد در کار من تاثیری نداشت چون نمی توانستم کار دیگری را شروع کنم.

 
*
شما من را مجبور به طرح سوالات جدیدی کردید. علت ممنوع الکار بودن شما در همان زمان در
مطبوعات انعکاس وسیعی داشت که اصلا ارتباطی به فیلم دیدار نداشت و ماجرا به برنامه ساعت
خوش و. . . . برمی گشت اما هنوز هم این اتفاقات بطور شفاف برای خیلی ها معلوم نشده. شما گفتید
جدی سوال کنم حالا جدی بگویید ماجرا چه بود


* *
در آن سالها فضای کاری و هنری ما به اندازه امروز باز نبود و ساعت خوش هم اولین کاری بود
که خیلی سر و صدا بپا کرد و بهرحال سیاستگذاران تلویزیون ترجیح دادند که جلوی کار را بگیرند و
مدتی گروه ما کار نکند تا آن جوی که به وجود آمده بود از بین برود.


*
یعنی می گویید این ماجرا پشت پرده نداشت و همان شرایطی که گفتید جلوی کار را گرفت


* *
مهم اش همین بود, بله


*
پس اتفاقی نیفتاد که بچه های گروه کاری کرده باشند که باعث توقف کار شود


* *
این بحث اش مفصل است ....(می خندد)

 

* این که می گویید بحث اش مفصل است باز خودش تولید شایعه می کند اگر مطلبی در این رابطه
هست بگویید.


* *
نه اصلا مورد خاصی پیش نیامد. خود این کار این مساله را بوجود آورد.


*
پس این ممنوع الچهره بودن شما باعث توقیف دیدار نبود


* *
بله کاملا درست است. چون این موضوع مربوط به یک سال بعد از توقیف دیدار بود. البته دیدار
هم می توانست باعث شناخته شدن من بشود اما چون توقیف شد من دوباره در سال 73 رفتم دنبال
تلویزیون که آن ماجرای چهره شدن باعث شد مدت ها بی کار شوم. حالا هم که دارم کار می کنم و
آخرین کار یا دومین کار سینمایی ام هم توکیو بدون توقف است.


*
شما سوژه های خوبی را برای کار پیدا می کنید. ولی گاهی عده ای رونویسی می کنند آیا هر کسی
می تواند کار طنز بکند


* *
من نمی توانم نظر شخصی خیلی مستقیم راجع به این موضوع بدهم ولی همه آنها که در این
زمینه کار می کنند یا از دوستان من هستند یا از همکاران من بوده اندو برای همین نمی توانم خیلی
صریح نظرم را درباره دیگر کارهای طنز بگویم ولی حرفی که می زنم این است که تولید انبوه این
جور کارها به نفع تلویزیون و خود دوستانی که دست به ساخت اینگونه کارها می زنند نیست, چون
روی کیفیت کار اثر نامطلوبی می گذارد. در این چند سال تلویزیون به انبوه سازی روی آورده و به
انبوه سازی بیش از کیفیت توجه نشان داده, بهمین علت بعضی از این کارها موفق نبوده اند.

*
البته بعضی ها هم موفق شده اند مثل مجموعه بدون شرح و مخصوصا قسمت اول آن.


* *
بنده هم عرض کردم بعضی از این ها موفق نبوده اند, نه همه آن ها


*
در برنامه های شما هر وقت کار از تک و تا می افتد به آن آب نمی بندید. آیا خودتان قبل از این
که مخاطب تلویزیون پس بزند متوجه این موضوع می شوید یا اینکه تلویزیون به شما تذکر می دهد
که کار را درز بگیرید


* *
شما دارید یواش یواش با من شوخی می کنید, اما من جدی جواب خواهم داد


*
ببینید اصلا قصد شوخی ندارم. خیلی کارها قبلا تمام و کمال ساخته می شوند و بعد روی آنتن
می روند و نمی شود در آن دست برد, اما خیلی از کارهای شما روز به روز تصویربرداری می شود و
شما هم می توانید خود را با تماشاگر هماهنگ کنید.


* *
کارهای ما معمولا همزمان با پخش, تصویربرداری می شود و ما بطور دائم عکس العمل مردم را
می بینیم و می دانیم که به کجا می رویم ولی شاید این بیشتر یک حس تجربی باشد که کجا باید
کار را قطع کنیم و کجا ادامه اش بدهیم.


*
شما در برنامه ببخشید شما به سراغ مشاغل مختلف رفتید و با همه صاحبان مشاغل شوخی هایی
می کردید که اگر لحن کلام طنزآمیز شما نبود حتما در بعضی از این برنامه ها مشکلاتی را برای
شما فراهم می کرد.


* *
این کار طرحی بود که به ذهنم رسید و چون نود قسمت هم بود خیلی از مشاغل را شامل می شد
و طیف وسیعی را در بر می گرفت و خیلی ها خود را در این مشاغل می دیدند و یکی از آن ها به
حساب می آمدند. این برنامه خیلی گسترده شد و مردم هم با آن ارتباط برقرار کردند. یک سری
حقیقت ها در مورد مشاغل و آدمها وجود دارد که در این برنامه مطرح شد که از نظر من خیلی با
ارزش بود خوشبختانه چالش هم با کسی پیش نیامد. در همین فیلم توکیو بدون توقف هم شما کار را
متفاوت از کارهای تلویزیون می بینید.

 
*
کار بعدی شما هم طنز است


* *
طنز هست اما نه به معنی همیشگی و بیشتر نمی توانم در این باره توضیح بدهم اما این طنز با
تمام کارهایی که کرده ام متفاوت خواهد بود و اجازه بدهید تا مردم بعد از دیدن این مجموعه
قضاوت کنند.


*
حالا از فیلم توکیو. . . . بگویید آیا حضور شما باعث فروش خوب این فیلم شد


* *
این فیلم در کشور با استقبال خوبی روبرو شد. فیلم های کمدی و کودک به خاطر شرایط اجتماعی
جامعه ما اکثرا با استقبال روبرو می شود. ما هم فکر می کردیم که توکیو بدون توقف فیلم پرفروشی
باشد اما تا این حد انتظارش را نداشتیم و همگی از اینکه این فیلم رکورد فروش را شکست متعجب
شدیم و خوشحالیم که صادقانه بودن فیلم باعث فروش فیلم شد نه مهران مدیری.


*
اما آقای عالم زاده (کارگردان فیلم) تاثیر حضور شما را در فروش فیلم تایید می کند.


* *
سعید عالم زاده کارگردان این فیلم به من و همکارانش محبت دارد. تعریف ساده قصه, و صداقتی
که در کارگردان وجود داشت باعث شد مردم هم این صداقت را ببینند و با فیلم ارتباط برقرار کنند.


*
حرفی مانده که نزده باشیم


* *
شما خیلی دوست داشتنی بودید و مردم هم خیلی بما محبت کردند و خیلی ممنون از روزنامه
قدس که خیلی جدی با آدم های طنزپرداز گفت و گو می کند* * شما خیلی دوست داشتنی بودید و
مردم هم خیلی بما محبت کردند و خیلی ممنون از روزنامه قدس که خیلی جدی با آدم های
طنزپرداز گفت و گو می کند